رمان بلتیاس قسمت : چهارم

که من میخواستم بکش✨مش یک دفعه آسا میاد جلو و میزنه در گوش هیونجین و میگه: تو یه روانی تو رو باید تیمارستان بستری کنیم ۰ تا اینکه رزی از پشت دیواره خرابه میاد و میگه: می‌خواستم ببینم هیونجین رورا چیکار می کنن که اتفاقی فیلم هم ضبط کردم ببینید ۰ همه دیدن ویدیو رو هیونجین گفت : دیدین میگفتم من نمی‌خواستم بک✨شمش ۰ بعد آسا میاد جلو و از هیونجین معذرت خواهی می‌کنه ، بعد سونگمین میگه: معذرت خواهی کافی نیست تو باید قبول کنی که هم تو و هم رورا روانی هستین ، بعد لیسا میگه: راست میگه باید قبول کنید که شما روانی هستید ۰ جیسو میگه:من میرم اینجا همه اینگار با وجود رورا میخوان مارو بک✨شن من میرم ، بعد جنی دست جیسو رو می‌گیره و میگه : اینجا تقصیر رو فقط رورا داره نه بقیه فهمیدی ، جیسو وایستاد ، چیکتا گفت: جیسو راست میگه من که رفتم بای ۰ رامی دست چیکتا رو گرفت گفت : کسی که باید بره گروه ماییم نه بقیه گروه ها ۰ بعد نامجون گفت : رامی راست میگه گروه اونا باید بره نه بقیه گروه ها ۰ یک دفعه بنگچان میگه ۰۰۰
دیدگاه ها (۲)

دوست دارم

شاید منم روانیم که از بک رومز خوشم میاد

رمان بلتیاس قسمت : سوم

من درحال خارج شدن از امتحان دینی :

رمان بلتیاس: قسمت پنجم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط